حضرت مهدی (عج) فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام و نرجس خاتون در طلوع فجر روز جمعه نیمه شعبان سال 255 ه.ق در شهر سامرا دیده به جهان گشود. سالروز ولادت آن امام از فضیلتی بسیار برخوردار است. در روايات فراوان، از پيامبر اكرم صلیاللهعليهوآلهوسلم نقل شده است كه مردی از خاندان او به نام «مهدی» قيام خواهد كرد و بنيان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروايان ستمگر عباسی با اطلاّع از اين روايات در پی آن بودند كه در همان ابتدای ولادت امام مهدی(عج) او را به قتل رسانند. بنابراين از زمان امام جوادعليهالسلام، زندگی امامان معصوم عليهالسلام با محدوديتهای بيشتری همراه گشت و در زمان امام حسن عسكری عليه السلام به اوج خود رسيد به گونهای كه كمترين رفت و آمد به خانه آن بزرگوار از نظر دستگاه حكومت، مخفی نبود. پيداست در چنين شرايطی بايد تولّد آخرين حجّت حق و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم ديگران میبود. به همين دليل حتي نزديكان امام يازدهم از جريان ولادت امام مهدی(عج) بیاطلاّع بودند و تا چند ساعت پيش از تولّد نيز، نشانههای بارداری در نرجس خاتون مادر بزرگوار امام دوازدهم، ديده نشد.
حكيمه خاتون، دختر گرامی امام جواد عليهالسلام، جريان ولادت را چنين حكايت كرده است:
امام حسن عسكری عليهالسلام به دنبال من فرستاد و فرمود: «ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش! چرا كه شب نيمه شعبان است و خداوند در اين شب [آخرين] حجّت خود بر روی زمين را آشكار خواهد كرد. پرسيدم: مادر او كيست؟ فرمود: نرجس! گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پيدا نيست! فرمود: سخن همان است كه گفتم! پس [بر نرجس] وارد شدم و سلام كردم و نشستم. او پيش آمد تا كفش هايم را بيرون آورد و به من گفت: بانوی من حال شما چطور است؟ گفتم: بلكه تو بانوی من و بانوی خاندان منی! سخن مرا نپذيرفت و گفت: عمّه جان چه ميفرماييد! گفتم: دخترم، امشب خداوند متعال به تو پسری عطا میفرمايد كه سرور دنيا و آخرت خواهد بود. پس خجالت كشيد و حيا كرد.
حكيمه گويد: پس از نماز عشاء، افطار كردم و در بستر خود آرميدم و هنگام نيمه شب براي انجامِ نماز [شب] برخاستم و آن را به جاي آوردم در حالي كه نرجس[به آرامی] خوابيده بود بدون آنكه اتفاقی برايش روی دهد. پس از انجام تعقيبات [نماز] خوابيدم. سپس هراسان بيدار شدم و حال آن كه او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز [شب] گزارد و خوابيد.
حكيمه ادامه میدهد: بيرون آمدم و در جستجوی فجر [سپيده] به آسمان نگريستم. پس فجر اوّل (1) را مشاهده كردم و نرجس همچنان در خواب بود. پس به شک افتادم! ناگاه امام حسن عسكری عليهالسلام از جايگاه خود ندا برآورد: اي عمّه شتاب مكن! امر [ولادت] نزديک است. نشستم و به قرائت سورههاي «سجده» و «يس» مشغول شدم كه نرجس با اضطراب بيدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: «اسم الله عليک»(2 ) [نام خدا بر تو باد ] آيا چيزی احساس میكنی؟ گفت: آری ای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار كه اين همان است كه با تو گفتم. در اين هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم [نوزاد تولّد يافته] به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده ديدم! در آغوشش گرفتم و او را كاملا پاكيزه يافتم!
در اين هنگام امام عسكری عليهالسلام مرا ندا داد: «ای عمّه! پسرم را نزد من بياور! او را نزد وی بردم... در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم سخن بگو! پس لب به سخن گشود و فرمود: «"اشهد انلاالهالا الله وحدهلاشريكلهواشهدانّ محمدارسول الله"». سپس بر اميرالمؤمنين و امامان عليهمالسلام درود فرستاد تا به نام پدرش رسيد و از سخن گفتن باز ايستاد. امام عسكری عليهالسلام فرمود: ای عمّه او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام كند... .
حكيمه گويد: فردای آن روز به نزد امام يازدهم رفتم و بر حضرت سلام كردم و پرده را كنار زدم تا مولايم امام مهدی(عج) را ببينم ولی او را نديدم از اين رو از پدر بزرگوارش پرسيدم: فدای شما شوم! برای مولای من چه اتّفاقی روی داده است؟ آن حضرت پاسخ دادند: ای عمّه! او را به آن كسی (خدايی) سپردم كه مادر موسی، موسی عليهالسلام را به او سپرد.
حكيمه گويد: چون روز هفتم فرا رسيد آمدم و سلام كردم و نشستم. امام فرمود: فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوي! نوزاد لب بگشود و پس از گواهي به يگانگي خداوند و درود بر پيامبر اكرم و پدران بزرگوارش اين آيات را تلاوت فرمود:
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الاَْرضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يحْذَرُونَ(3). »(4)؛
«به نام خداوند بخشنده مهربان. و ما اراده كرديم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روی زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پا برجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريانش، آنچه را از آنها [بنیاسرائيل] بيم داشتند نشان دهيم».
نام، كنيه و القاب
نام و كنيه* امام زمان(عج) همان نام و كنيه پيامبر اسلام(صلیاللهعليهوآلهوسلم) است و در برخی از روايات از بردن نام ايشان تا هنگام ظهور، نهی شده است.
لقبهای مشهور آن حضرت عبارتند از: مهدی، قائم، منتظَر، بقيةالله، حجّت، خلف صالح، منصور، صاحبالامر، صاحب الزمان و ولی عصر كه معروفترين آنها «مهدی» است.
هر يک از اين لقبها، بيانگر پيام ويژهای درباره آن بزرگوار است.
آن امام خوبیها را «مهدی» گفتهاند زيرا كه هدايت شدهای است كه مردم را به سوی حق میخواند و «قائم» خواندهاند چون برای حق، قيام خواهد كرد و «منتظَر» ناميدهاند زيرا كه همگان در انتظار مقدم اويند و «بقية اللّه» لقب دادهاند چرا كه باقيمانده حجتهای خدا و آخرين ذخيره الهی است.
«حجّت» به معنی گواه خدا بر خلق و «خلف صالح» به معنی جانشين شايسته براي اولياء خداست. او «منصور» است چون از سوی پروردگار ياری میشود و «صاحبالأمر» است چون امر ايجاد حكومت عدل الهی به عهده اوست. «صاحبالزمان و ولیعصر» نيز به معنی آنست كه او حاكم و فرمانروای يگانه زمان است.
*. اسمی است كه با لفظ «اب» يا «ام» شروع مى شود مانند: اباعبداللّه و امّ البنين
انتظار سبز
وقتی ابرهای تيره، چهره خورشيد را پوشانده و دشت و دَمَن از دست بوسی آفتاب محروم گرديده و سبزه و گل از دوری مِهر عالم تاب پژمرده است چاره چيست؟ زمانی كه عصاره آفرينش و خلاصه خوبیها و آيينه زيبايیها رخ در نقاب غيبت كشيده و جهانيان از فيض حضور او بینصيب ماندهاند چه میتوان كرد؟
گلهای باغ چشم به راهاند تا سايه باغبان مهربان را بر سر خود ببينند و از دستان پر مهر او آب حيات بنوشند و دلهای مشتاق، بیتاب چشمهای اويند تا عنايت شور آفرين او را لمس كنند و اينجاست كه «انتظار» شكل میگيرد. آری، همه منتظرند تا او بيايد و سبزی و نشاط را به ارمغان آورد.
به راستی «انتظار» چه زيبا و شيرين است اگر زيبايی آن در نظر آيد و شيرينی آن در كام دل، چشيده شود.
حقيقت انتظار و جايگاه آن
براي «انتظار» معانی گوناگونی گفتهاند ولی با دقت و تأمّل در اين كلمه میتوان به حقيقت معنی آن پی برد. انتظار، چشم به راه بودن است و اين چشم به راهی به تناسب بستر و زمينه آن ارزش پيدا میكند و آثار و پيامدهایی دارد. انتظار تنها يک حالت روحي و درونی نيست بلكه از درون به بيرون سرايت میكند و حركت و اقدام را میآفريند. به همين دليل است كه در روايات، انتظار به عنوان يک عمل و بلكه بهترين اعمال، معرفی شده است. انتظار به «منتظر» شكل میدهد و به كارها و تلاشهای او جهت خاصّی میبخشد.
بنابراين «انتظار» با نشستن و دست روی دست گذاشتن، نمیسازد. انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن، تمام نمیشود؛ بلكه در حقيقت انتظار، حركت و نشاط و شور آفرينی نهفته است.
آنكه در انتظار مهمان عزيزی است، سر از پا نمیشناسد و در تلاش است تا خود و محيط اطراف خود را برای آمدن مهمان، آماده كند و موانع حضور او را بر طرف سازد.
سخن درباره انتظار رويدادی بینظير است كه در زيبايی و كمال، نهايت ندارد. انتظار روزگاری است كه در سبزی و خرّمی در تمامی روزگاران گذشته مثالی نداشته است و جهان چنان دوران زيبايی را هرگز تجربه نكرده است. اين همان انتظار حكومت جهاني امام مهدی(عج) است كه در روايات، از آن به «انتظار فرج» ياد شده است و آن را از بهترين اعمال و عبادات، بلكه پشتوانه قبولي همه اعمال، شمرده است.
پيامبر اكرم صلیاللهعليهوآله وسلم فرمود:
«بهترين اعمال امت من، انتظار فرج است.»(5)
امام صادق عليهالسلام به ياران خود فرمود:
«آيا شما را از چيزی آگاه نكنم كه خداوند بدون آن هيچ عملی را از بندگان نميپذيرد؟ گفتند: بفرماييد. فرمود: گواهی به يگانگی خدا و نبوت پيامبر اسلام صلیاللهعليهوآلهوسلم و اقرار به آنچه خدا امر فرموده و ولايت ما و بيزاری از دشمنان ما ـ يعنی ما امامان بخصوص ـ و تسليم شدن در برابر ايشان (امامان) و پرهيزكاری و كوشش و خويشتن داری و انتظار قائم(عج) »(6)
بنابراين «انتظار فرج» انتظاری است كه ويژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد كه لازم است به خوبی دانسته شود تا رمز و راز آن همه فضيلت و آثار كه برای آن خواهيم شمرد آشكار گردد.
گفتيم كه «انتظار» امری فطری است و برای همگان در هر قوم و آيينی كه باشند وجود دارد اما انتظارهای معمولی كه در جريان زندگی افراد و حتّی جامعهها وجود دارد هر اندازه بزرگ و با اهميت باشد در مقايسه با انتظار موعود جهانی، كوچک و بیمقدار است زيرا كه انتظار ظهور او ويژگیهای خاص خود را دارد:
انتظار مهدی(عج) انتظاری است كه از ابتدای عالم آغاز شده است يعنی از زمانهای بسيار دور، انبياء و اولياء نويد ظهور او را دادهاند و در زمانهای نزديکتر، همه امامان ما، آرزوی روزگار دولت او را داشتهاند.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
«اگر او را درک میكردم، تمام عمر به او خدمت میكردم.»(7)
انتظار مهدی(عج) انتظار مصلح جهانی است. انتظار حكومت عدل جهانی است و انتظار تحقق همه خوبیها است. در اين انتظار، بشريت چشم به راه است تا آنچه را بر اساس فطرت پاک خدايی، در آرزوی آن بوده و هيچگاه به صورت كامل به آن دست نيافته است، ببيند و مهدي(عج) همان است كه عدالت و معنويت، برادری و برابری، عمران و آبادی زمين و امنيّت و صلح و عصر شكوفايی عقل و دانش بشری را برای انسانها به ارمغان میآورد و برچيدن بساط استعمار و بردگی انسانها و نفی هر گونه ستم و ستمگری و رهايی اجتماع از انواع فسادهای اخلاقی، ره آورد حاكميت اوست.
انتظار مهدی(عج) انتظاری است كه تنها با فراهم شدن زمينههای شكوفايی آن، خواهد شكفت و آن زمانی است كه همه انسانها در طلب منجی و مصلح آخرالزمان باشند. او میآيد تا با همكاری و همياری يارانش عليه بدیها قيام كند نه اينكه تنها با معجزه كار جهان را سامان دهد.
انتظار مهدی(عج) در منتظرانش شوق ياری و همراهی او را ايجاد میكند و به انسان هويت و حيات میبخشد و او را از پوچی و بیهدفی نجات میدهد.
آنچه گفته شد بخشی از ويژگیهای آن انتظاری است كه به وسعت همه تاريخ است و ريشه در جان همه انسانها دارد و هيچ انتظار ديگری به خاک پای اين انتظار سترگ نمیارزد. بنابراين جا دارد كه ابعاد و آثار فراوانِ انتظار مهدي(عج) را بشناسيم و درباره وظايف منتظران ظهور او و پاداش بینظير آنها سخن بگوييم.
راهكارهای مقابله و ايستادگی در برابر مهدیستيزی
در مقابل روحيه استكباری كه هم در دوران غيبت و هم در دوران ظهور، مهمترين عامل دشمنی و ستيز با امام است، میبايست به كارهايی مانند: شناسايي اهداف و راهكارهای دشمن، آگاهیسازی افراد و جوامع نسبت به اين امر، مقاومت و مقابله در مقابل توطئهها و تحركات دشمن پرداخت.
با ترميم و تبيين و ايجاد اعتمادسازی بايد حربه تخريب دشمن را خنثی نمود و با روشنگری و خرافهزدايی برای تعميق ايمان و اعتقادات مردم گام برداشت و توطئه تحريف را ريشهكن نماييم. در همين رابطه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) میفرمايند: «اثبات اصل مهدويت در يک محفل علمی با مخاطبانی كه اهل علم و اهل تفكر و استدلالاند؛ جزو آسان ترين كارها است و در اين هيچ ترديدی نيست. ايمان و اعتقاد مردم هم خوب است منتها تعميق اين ايمانی كه مردم به امام زمان (ارواحنافداهوعليهالصلاه والسلام) دارند، كار بسيار ظريفی است. بخش مهم كار ايجاد مراكز تخصصی مهدويت، اين است كه عشق و محبت و سوز و گدازی كه مردم، به طور طبيعی نسبت به حضرت دارند، در سطح عموم به خصوص جوانان، بايک نگاه عالمانه و آگاهانه همراه نمايند».
در یک راهكار مناسب، فرقهها و جريانات انحرافی را رسوا نمايد، ضعفها و نواقص نظامهايی چون ليبرال دموكراسی و... را بازگو و با ارائه استراتژی مطابق با روايات، درمقابل استراتژیهای ديگر گام بردارد و در خصوص تعميق و تبيين انديشه مهدويت تلاش نمايد. از جمله راهكارهای مهم در ترويج و تفهيم فرهنگ مهدوی میتوان به موارد زير اشاره کرد:
1- تئوریپردازی درباره مهدويت. آموزههای دينی مهدويت دارای دامنه و پيشينه تاريخی است و جزء بنیادیترين اعتقادات مسلمانان شمرده میشود و در ميان ديگر اديان نيز با عنوان مصلح جهانی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمّيت موضوع مصلح جهانی در ميان اديان، لازم است؛ انديشمندان با تئوریپردازی و گفتمانها، نقد و نظرها و نكتهسنجیها و اظهارنظرهاي ژرف درباره آموزه مهدويت، به قوّت عملي اين موضوع بين ادياني بيفزايند.
خارج ساختن بحث مهدويت از عرصههای سنتی و مهجور و واردكردن آن در محيطهای پژوهشی علمی موجب میشود كه مساله مهدويت بر زندگی انسانها اثرگذارد و آنان را با امام عصر(عج) مرتبط سازد.
2- شفاف ساختن جنبههای شخصيت و حكومت امام مهدی(عج). نوشتن دايرهالمعارف، دانشنامه، پاياننامه و رساله تحصيلی، ايجاد سايتهای قوی، انتشارمجلههای تخصصی، فيلمسازی، و آثار ادبی و هنری در اين رابطه چاره ساز است. دكترين مهدويت سزاوار آن است كه در قالب رمان، فيلم، نمايشنامه، و آثار هنری، در سطح جهان ترويج شود.
3- رشد و اعتلای فرهنگ مهدويت و مفهوم انتظار. در اين رابطه بررسی و تبيين روايات و سخنان تاريخي موجود دركتابهای اعتقادی و منابع مهم اسلامی مثمر ثمر خواهد بود.
عدم ارايه درست موضوع مهدويت يكی از عوامل مؤثر در گريز اشخاص از مساله مهدويت، يا نداشتن باور عميق به امام عصر(عج) ميباشد. وجود پارهاي از سخنان نادرست و بياساس پيرامون شخصيت آسماني امام مهدی(عج)، موجب شده است كه چهرهاي غير واقعي و اسطورهاي از ايشان ترسيم گردد. پس بايد كوشش شود كه با بررسی تطبيقی روايات و دقت نظر درآنها، چهرهای معقول و مهربان از امام عصر ترسيم شود.
4- توسعه فرهنگ مهدويت. در اين راستا ايجاد كرسی مهدی شناسی درحوزه و دانشگاه راه گشا میباشد. در تمامی دانشگاههای جهان، برای شناخت افكار انديشمندان بزرگ كرسیهای تدريس و پژوهش وجود دارد و تخصص پارهاي از اساتيد، تنها تدريس افكار يک انديشمند است، به عنوان مثال، برخي استادان درزمينهي تدريس انديشههاي ارسطو، تبحّر دارند، در كشور عزيز اسلامی ما نيز بايد براي هر يك از ائمه اطهار علیهمالسلام از جمله امام مهدی علیهالسلام، كرسی درس امام شناسی و مهدیشناسی گذارده شود و افرادی پرورش يابند كه در زمينه بزرگان هدايت و وحی صاحبنظر باشند.
آموزه مهدويت در طول تاريخ فرهنگ اسلامی همواره مورد توجّه انديشمندان اسلامی بوده و هيچ آموزه ديگري به اندازهي آن از اهمّيت برخوردار نبوده است؛ امّا به رغم اين اهمّيت، به مثابه يک تئوری و راهكار مهّم مورد توجّه و دقّت نظر قرار نگرفته است، از اينرو بر انديشمندان و فرهيختگان است كه در اين موردبه ژرفانديشی و فرهنگسازی بپردازند تا مهدويت آن چنان كه شايسته است و در متون دينی سفارش شده، مورد توجه قرار گيرد.
5- لزوم شناخت دشمن و تدارک و مهّيا شدن برای مقابله و دفاع در برابر مهدي ستيزان. پس ازشناخت و درک وجود دشمنان و معاندان در برابر مفهوم مهدويت و اسلام و آگاهي از فعاليتها و تلاشهاي آنان در جهت تخريب فرهنگ مهدويت، آنچه از نظر عقل و دين اسلام لازم و حقيقی است؛ لزوم شناخت دشمن و تدارک و مهّيا شدن براي مقابله و دفاع در برابر، آن است. بدين سان به منظور ايجاد آگاهی و بيداری در تمامی انسانها نسبت به نياز به امام، نخست بايستی با استفاده از ابزارهای کارآمد، به تبيين ضرورت نياز به امام و بیمانندی آن پرداخت، دوم آنکه نقد و بررسی جريان و نظامهای مدعی نجات بشريت، زمينه پذيرش حكومت طيّبه مهدوی را بيشتر فراهم میآورد. (پورسيدآقايی، 1380: 52- 64)
6- معاد باوری انديشمندان و عملگرايی خالصانه. با تکيه بر انديشه معاد و توجه به تداوم بشريت در دنيای ديگر، ميتوان فارغ از فتنهها و فسادانگيزیهای دجال و دجالها ره پوييد و به اردوی خداباوران و مهدیياوران جهان رسيد.
تقويت باورهای مهدويت و انتظار در نسل جوان
آشنا كردن امتها به ويژه نسل جوان با آرمانها، ارزشها و باورهاي بنيادين فرهنگ والای مهدوی زمينهساز استقرار و بر پايی حكومت سراسر عدل، منجی موعود خواهد بود.
از مهّمترين ابعاد تكليف و مقاومت در عصر غيبت و انتظار، مقاومت در بعد دين داری است، يعنی هر كسی بكوشد تا دين خود را در اعتقاد و عمل حفظ كند. سست کردن مبانی اعتقادی و عقيدتی و ايجاد شبهه در ذهن جوانان، پايههای اعتقادی و دينی آنان را متزلزل میكند. حفظ دين و روحيّه دينداری از نخستين وظايف جوانان در عصر غيبت به شمار میرود.
يكی از ابعاد عظيم تكليف حسّاس و بزرگ جوانان در عصر غيبت و انتظار، حفظ دين و نگهبانی از مرزهای عقيدتی و حراست از باورهای مقّدس است. در زمان غيبت حضرت ولیعصر(عج) ممكن است؛ شبهههايی در ذهن ايجاد گردد، يا عواملی به سستكردن پايههای اعتقادی جوانان برخيزند. بايستی در برابر اين شبهات مقاومت كرد. در اين راستا جوانان میتوانند با مطالعه كتب دينی، شركت در مجالس مذهبی و آشنايی بيشتر با مفاهيم اسلامی و شناسايی و پژوهش در ارزشهای اصيل اسلامی و دينی، خود را در برابر هجوم دشمنان دين حفظ نمايند.
سنگينترين رسالت جوانان مؤمن در حفظ دين، اين است كه بر اهلبيت علیهمالسلام و سيره آنها تمسّک جويند و با مطالعه دقيق و بررسی منطقی و عاقلانه به حقيقت مهدوي دست يابند، تا از لغزشهای دينی و اعتقادی در امان باشند. در احاديث و تعاليم ائمه علیهمالسلام تأكيد شده است؛ بر اينكه درعصرغيبت راه امامان را طي نمايند و از تعاليم و احكام ايشان پيروي كنند. در اين عصر با سرمشق قراردادن و الگوگرفتن از تعاليم انبياء ميتوانند، بعد دينداری و دين باوری خويش را تقويت و اعتلاء بخشند و بعنوان منتظران واقعی حضرت اعلام آمادگی نمايند.
بیترديد نقش والدين و خانواده در تربيت كودكان و نوجوانان نقش بنيادی و مهّمی است، زيرا كودكان آئينه تمام نمای اعتقادات و باورها، ارزش ها، ايمان و تربيت والدين و بزرگترهای خانواده هستند. براين اساس يكی از شيوههای مهم نهادينه كردن انديشه مهدويت، رفتار والدين است، كه تأثير آن بسيار فراتر از گفتار است. نوجوانان و جواناني كه بدانند دوست داشتن و منتظر حضرت مهدی(عج) بودن ثواب شهادت در ركاب آن حضرت و فضيلتهای بسياري دارد، پيوند و محبت امام در درونش نهادينه شده و باورهاي مهدوی وی تقويت ميگردد.
نقش اساتيد و معلمان در مقاطع تحصيلی و دانشگاه در گسترش فرهنگ مهدوی مؤثر بوده، به طوریكه اگر نسبت به امام مهدی(عج) معرفت داشته باشند و بتوانند اين شناخت را به جوانان و نوجوانان القا كنند میتوانند در اين عرصه ثأثير گذار باشند.
از راهكارهای تقويت باورهای مهدوی و راهكار علمی تربيت نسل مهدوی در جهت فداكاری در فردای ظهور در ركاب امام مهدی(عج) اين است، كه جوانان ما با نشاط و اميد و اقتدار به كسب قدرت بدنی و آمادگی نظامی و روانی برای ياری رساندن به حضرتبقیهالله(عج) پرداخته و در مسير آرمانها و اهداف مقدس حضرت حركت نمايند.
در حال حاضر دركنار نقش والدين و اساتيد و حوزههاي علميه برای تقويت باور مهدی نسل جوان يكی از بهترين و مؤثّرترين روشهای تربيتی برای فرزندان و جوانان، ايجاد تسهيلات و امكانات لازم برای كسب معرفت و ارتقای مدارج علمی و رشد آگاهی آنان است. خريد كتب مفيد و مناسب، جزوات، مجلّات و نوار و فيلم و ساخت بازیهای رايانهای مهدی محور، در موضوع معارف قرآن و اهل بيت علیهمالاسلام و امام زمان(عج) يكی از راهكارهای مناسب برای علاقهمند كردن فرزندان و نسل جوان به مباحث مهدويت است.
نتيجهگيری:
در مكتب تشيع، مهدويت به عنوان ترسيم يک تابلو از آينده است كه میتواند فراروی زندگی بشر امروزی باشد، يعنی ما مهدويت را به عنوان تابلويی جامع و كامل از تحقق زندگی دينی انسان میدانيم.
به عبارت ديگر مهدويت يعنی همان اسلام ناب و راستين پياده شده در متن جامعه، بشارت به آمدن يک منجی، منجیای كه دارای دو ويژگی نجات بخشی و ظلم ستيزی است.
ظلم و ستم را از بين برده و عدالت را برقرار كرده و جامعه جهانی را نجات ميدهد. همواره در طول تاريخ، بويژه تاريخ پراز فراز و نشيب اسلام و تشيع، موضوع به چالش كشيدن و ستيز با مهدويت با روشها و بروز نمادهای مختلفی وجود داشته تا تشيع را از روند واقعی و راستين خود منحرف نمايند.
يكی از بارزترين نمادها، ظهور مهديان دروغين ازيک سو و فرقه سازی بوسيله استعمار ازسوی ديگر است. دستهای از مدعيان دروغين به قصد ضربه زدن به انديشه مهدويت وارد عرصه شدند كه بيشتر به دنبال منافع شخصی و گروهی خود بودند.
از اينرو در مييابيم دليل اينکه كسانی از اردوگاه شيعه به بيراهه رفته و به انحراف كشيده شدهاند؛ اين بوده است كه توانايی ايجاد ارتباط با حضرت حجت(عج) و شناخت و درک مقام و منزلت ايشان را نداشتهاند.كسی كه امام را به معنای واقعی و راستينش و درسايه انوار وجوديش درک نمايد، از حيرانی، سرگردانی و انحرافات موجود در عصر غيبت ايشان رهايی میيابد.
مساله شناخت حضرت از مهمترين مسائل بوده، چرا كه با اين شناخت و معرفت، ايمان شخصی به مهدويت و آثار و برنامههای امام، افزايش يافته و مهدويت به عنوان زيباترين تابلو، مجسم گرديده است و باورحضوردر ركاب حضرت عينيت میيابد. در حقيقت نسل منتظر ظهور حضرت قائم(عج) درطول تاريخ با ادعاهای زياد و پوشالی فراوان مواجه بوده است. از اين رو بايد طوری به تربيت و تزكيه نفس و آمادگی برسد، كه بتواند خوب را از بد و سره را از ناسره تشخيص دهد و در شناخت امام زمان(عج) به درک و فهم كامل برسد.
در بخش وسيعی از نوشتهها و برنامههای توليدی رسانههای غربی باور خرافی و ترسناک جلوه دادن موضوع مهدويت در اذهان عمومی ريشه دوانده و نگرش غربیها به آخرالزمان و مهدويت تکسويه و تخريبی نمايان میگردد.
بايد مراقب بود كه در عصر انتظار مبادا از روی جهل و غفلت، بدعتی در دين ايجاد و يا از بدعتگزاری حمايت كرده و باعث گمراهی ديگران شد. هر چيزی كه مغاير مبانی دينی و فاقد دليل و برهان عقلی است قابل پذيرش مطلق نبوده و برای رفع ترديد بايد از اهل فن و عالم دينی بهره گيری لازم به عمل آيد.
در راستای تضعيف كردن روحيه و اعتقاد منتظران، دشمنان از حربههای گوناگونی استفاده نموده اند نظير: مدعی ارتباط و يا ادعای امامت، مصداقسازی و برداشت نادرست از مفهوم انتظار، مردود دانستن قيام در عصر غيبت و نشان دادن چهره خشن از امام عليهالسلام و...كه از مصاديق بارز انحراف در فهم و تفسير معارف مهدويت بوده است.
برای رسيدن به وحدت و تربيت نسل منتظر ظهور، توجه به رهنمودهايی مانند: حفظ هويت شيعی، مبارزه با ريشههاي اختلاف و تضادهای درونی، برنامهريزی و تلاش براي رسيدن به اجتماعی يكدست حول محور ولايت، انگيزههای مهدوی و مبارزه با انحرافات و برخورد با كسانی كه قصد منحرف كردن مسير ارزشمند انتظار را دارند ضروری به نظر میرسد.
يك نتيجهگيری كلی اين كه در فعاليتهای مهدوی، برای توسعه و فرهنگ مهدويت بايد تلاش بيشتری نموده و شتاب زيادتری به كارها داده تا زمينه جبران عقبافتادگی و كمكاریهايمان فراهم شده و امام عصر (عج) را حاضر و ناظر بركارهايمان ببينيم.درنتيجه انسان منتظر بايد در جاهليت مدرن علمسالاری، جای خود را به خدا سالاری داده و غايت او خدا محوري باشد. انشاالله كه از سربازان و منتظران واقعی ظهور حضرت حجهبنالحسن العسكری باشيم.
پی نوشتها:
1. مقصود سفيدى است كه اندكى پيش از اذان صبح در افق ديده مى شود.
2. اين جمله كنايه از اين است كه بلا از تو دور باد.
3 سوره قصص، آيات 5 و 6.
4 كمال الدين، ج 2، باب 42، ح 1، ص 143
5. بحارالانوار، ج 52، ص 122.
6. الغيبة نعمانی، باب 11، ح 16، ص 207.
7. الغيبة نعمانی، باب 13، ح 46، ص 252.
منابع:
پورسيد آقايی، مسعود. (1380). تاريخ عصر غيبت، ج29، تهران، نشر مؤسسه انتشارات حضور
شیخ صدوق، کمال الدین، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1405 ق، ج 2، ص 425 به بعد
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج 51، ص 13 ـ 28.
غفار زاده، علی، پژوهش پیرامون زندگانی نوّاب خاص امام زمان(عج)، قم، انتشارات نبوغ، 1375، ص 114 و 115
شفيعی سروستانی، اسماعيل، بلخاری، حسن، كوران، علی. (1382). پيشگوییهای آخرالزمان (مجموعه مقالات)، تهران: نشرموعود عصر
شفيعی سروستانی، اسماعيل. (1390). غرب آخرالزمان، تهران، نشر هلال
دهقان، مرتضی. (1379). آخرالزمان در مذاهب غرب، بريتانيكا، دكترين مهدويت
شاه حسينی، مجيد. (1384). تصويرمنجی در رسانههاي غربی، تهران، نشر موعود عصر
دهقانآرانی، زهير. (1391). مهدی آنگونه كه غرب معرفی میكند، قم، دو ماهنامه امان، شماره 36.
جعفری، محمدصابر. (1381). مهدی انكاری، انتظارستيزی، تهران، نشر انتظار موعود
بهی، محمد. (1377). انديشه نوين اسلامی در رويارويی با استعمار غرب، مشهد، نشرآستان قدس رضوی
صدراله زینالعبادی ـ کارشناسارشد تاریخ تشیع و شیعهشناسی